خدايا ... باز هم شور حوا در اين دل افکنده ای ... به کجا پناه برم که از اين وسوسه در امان مانم؟
پستهای قبل
- باز هم معترض است و می خواهد که چنين نگويم. که را د...
- با حضرت مولانا گفتم دل و جان بر سرِ کارت کردم هـرچ...
- يك اتفاق خوب! خدا انگار حرف من رو شنيد ... تا 38 د...
- من باز لينک يکی که خوب می نويسه رو دادم به ايرانمر...
- امروز درسته کلی حرص خوردم اما بدک هم نبود بعد از س...
- وقتی منتظر يک نامه هستی روزی هزار بار وصل ميشی به ...
- امروز دوست دخترهام اينجا بودند!! مادرشون فهميد! دا...
- قرار بود برای دوستی تبريک بهار بنويسم. آخر اين مهر...
- خدايا امشب ساعد راديو پيام بياد ... دلم بدجوری گرف...
- وقتی که ايرانمردِ من مهربانترين است، وقتی که می دا...
اشتراک در
پستها [Atom]
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی