يك اتفاق خوب! خدا انگار حرف من رو شنيد ... تا 38 درصد نامه میره و بعد متوقف ميشه ... باشه ... فقط برات کپچرش رو می فرستم. :)
پستهای قبل
- من باز لينک يکی که خوب می نويسه رو دادم به ايرانمر...
- امروز درسته کلی حرص خوردم اما بدک هم نبود بعد از س...
- وقتی منتظر يک نامه هستی روزی هزار بار وصل ميشی به ...
- امروز دوست دخترهام اينجا بودند!! مادرشون فهميد! دا...
- قرار بود برای دوستی تبريک بهار بنويسم. آخر اين مهر...
- خدايا امشب ساعد راديو پيام بياد ... دلم بدجوری گرف...
- وقتی که ايرانمردِ من مهربانترين است، وقتی که می دا...
- نه نه!! خدايا من رو ببخش ... من به هيشکی حسادت نمی...
- اشک مهتاب کنار چشمه ای بوديم در خواب تو با جامی ر...
- يک نامه برای ايرانمرد از روزهايی که قرار بود ديگه ...
اشتراک در
پستها [Atom]
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی