اين تلفن زنگ که می زنه بند بند تنم می لرزه ... بيست بار بسم الله ميگم تا آروم بشم و گوشی رو بردارم ولی اون نيست ... دلم برای صداش يه ريزه شده.
پستهای قبل
- گل خانوم به من حسوديش ميشه ... سوختن هم حسودی داره...
- ساعد؟؟؟ ...
- * به حسن و خلـق و وفا کس به يار ما نرسد تــو را در...
- خدايم، تمام دنيايت را به من ده تا به آن همان يک لح...
- بيچاره شمس که پا به بازی اين کودکان نهاد ... بيچار...
- علاوه بر حاج منصور و دار و دسته اش ... خدا اين افت...
- شازده تلفن کردند!!!! دل من رو هم آب فرمودند که دار...
- يک تقويم زيبا از اردشير رستمی ... توی سايت پندار د...
- ديشب خواب ديدم دارم پرواز می کنم ... کاش بيدار نمی...
- تلفن همراهش ميگه: ايرانمرد مورد نظر در دسترس نمی ب...
اشتراک در
پستها [Atom]
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی